التماس دعا
با سلام
بنده حقیر چند وقتی است که اینجا نیامدم
یه تشکر از صمیم قلب دارم از دوستانی که بنده حقیرو شرمنده می کنند و گهگاه با نظرات قشنگشون منو شرمنده می کنند .
حمید رضا – شاسکول زاده – یه دل خسته – سمانه – شیما –لیلا – شینا – جن گیران و...
اگه اسم کسی رو از قلم انداختم شرمنده
درست دو سال پیش روز 22 فروردین ما بود که مثل همیشه که خدا منو شامل الطاف بیکران خود می کند آن روز هم باز ملطوف شدم و خدا دختری زیبا ، سالم ، شنگول به من عطا کرد
الحمد الله رب العالمین تا این لحظه دختر کوچولوی ما غیر از چند تا سرما خوردگی جزیی مریضی خاصی نگرفته است اما غرض از این موضوع این بود که یه خواهشی از دوستان داشتم :
من یه پسر عمه دارم حدودا" 17 – 18 ساله تقریبا هم سن و سال خیلی از شما دوستان خوبم چند ماهی است که دیگه نمی تونه مثل بقیه جوونا فعالیت داشته باشه نمی دونم ولی فکر که نه قطعا یقین دارم که حکمتی هست در کار خدا که این پسر عمه ما بعد از چند سال بی مادری حالا باید آخرین روزهای عمرشو روی تخت بیمارستان مفید بگذراند
یکی دو کلام با شما دوستای خوبم :
1- قدر سلامتییتان را بدانید قدر این لحظات پربرکت عمرتان را بدانید بخدا یه روزی می رسه که من و شما حسرت یه لحظه این اوقات را می خوریم نمی خواهم بگویم یکسره عبادت کنید نه بلکه استفاده ببرید از تحصیل علم و عبادت و البته تفکر .
که امام صادق (ع) فرمود یه لحظه تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است
2- اینکه برای این پسر عمه منم دعا کنید ما و دکترا که دیگه غیر از دعا کاری نمی تونیم بکنیم
شما هم دعا کنید
ان شاء الله یه روز بیام خبرسلامتی اونو به همتون بدم
منو ببخشید که اغلب حرفای تلخ می زنم و روحتونو آزرده می کنم
به امید روزی که همه در سلامتی و خوشی باشند
کلمات کلیدی :
» نظر